داود حقی در گفتگو با خبرنگار ورزشی راسخون، با اشاره به اینکه دوری از فوتبال چطور می گذرد؟ اظهار داشت: فعلا که در خدمت خانواده ام و این روزهای قرنطینه تلاش می کنیم رعایت کنیم. بدون سرو صدا فوتبال بازی کردم و بدون سر و صدا هم از فوتبال رفتم. بازیکنی نبودم که در دوران فوتبالم در دسته و باندی باشم و به هر شیوه ای نخواستم فوتبال بازی کنم. الان هم مدرک B آسیا را گرفتم و دنبال مدرک درجه ی یک هستم.
 
وی افزود: کم و بیش فوتبال را دنبال می کنم. در دوران فوتبالم روی انتخاب ها یک سری اشتباهاتی داشتم که شاید الان بود، مرتکب نمی شدم. آن موقع جوان بودیم و کسی هم نبود ما را راهنمایی کند تا در تصمیم گیری ها با دقت عمل کنیم. تجربه نداشتیم. بیشتر انتخاب تیم ها عقلانی نبود و رفاقتی تیم انتخاب می کردم. درست است به حق خود در فوتبال نرسیدم اما جای شکر دارد. هرچند می شد بهتر از این باشد.
 
هافبک خلاق سابق تیم های راه آهن و صبا تصریح کرد: الان اوضاع بازیکن سازی خیلی خراب است و در لیگ برتر بازیکن بازی می کند که بغل پا زدن بلد نیست اما ادعای لژیونر شدن دارد. من وقتی فوتبال بازی می کردم، هرسال از استقلال و پرسپولیس پیشنهاد داشتم. یک بار از سازمان ورزش به من زنگ زدند که به پرسپولیس بروم. آن موقع چون با صبا قرارداد داشتم، به ضیائی گفتم که اجازه بدهد تا به پرسپولیس بروم اما اجازه نداد. اتفاقا شب عید هم بود و قشنگ یادم است.
 
داود حقی گفت: بزرگترین اشتباهم این بود که در سال 81 زمانی که در تیم ملی امید بودم و در تیم استقلال اهواز بازی می کردم، امیر قلعه نویی برای استقلال مرا می خواست اما نتوانستم بروم. گزینه ی اول استقلال برای هافبک بودم و حتی با قریب مدیرعامل وقت استقلال هم صحبت کردم اما نشد. اگر می آمدم زندگی ام عوض می شد. رضایت ندادند که به این تیم بروم و رفتنم به استقلال گره خورد.
 
وی در پاسخ به این سوال که آیا طرفدار استقلال است یا پرسپولیس؟ خاطرنشان کرد: کل خانواده ی من آبی اند. اگر به پرسپولیس می رفتم، خانه راهم نمی دادند.(باخنده) البته واقعا پیشنهاد داشتن بحث جدایی دارد. وقتی فوتبالیستی پیشنهاد داشته باشد، شرایط حرفه ای را در نظر می گیرد و خارج از علاقه ی رنگی خود تصمیم می گیرد. از بچگی هر کسی علاقه ای دارد. 2 سال پیاپی از پرسپولیس پیشنهاد داشتم و اگر می توانستم می رفتم.
 
بازیکن پیشین تیم راه آهن در خصوص منحل شدن برخی تیم های سازنده افزود: با احترام به فوتبال تمام شهرستان ها اما می خواهم بگویم که از وقتی فوتبال تهران با منحل شدن تیم های سازنده، از بین رفت، فوتبال و سازندگی در آن مُرد. در تهران استعداد زیاد است اما امکاناتی وجود ندارد. من هم دوست دارم این استعدادها را شناسایی کنم اما همه ی زمین ها را گرفته اند. با زدو بند به فوتبال نیامده ام و بلد نیستم از این کارها بکنم. از من بزرگتر در تهران نمی تواند زمین بگیرد تا مدرسه فوتبال بزند.
 
داود حقی در ادامه ی صحبت های خود مبنی بر مهندسی شدن لیگ برتر فوتبال گفت: بعید می دانم بشود یک لیگ را مهندسی کرد. شاید داور بتواند در یکی دو بازی به طرف رقیب غش کند اما این طور نیست که کل بازی ها را تحت شعاع قرار داد. مهندسی شدن لیگ را قبول ندارم. پرسپولیسی ها درست می گویند. نباید زحمت و تلاش و تمرین آنها را زیر سوال برد. ما هم غش کردن داورها را به سمت تیم حریف دیدیم اما استقلال و پرسپولیس چون در چشم هستند، این طور نیست که بخواهند به آنها کمک کنند.
 
وی تاکید کرد: با حرف مهندسی لیگ نباید زحمات تیم ها را نادیده گرفت. پرسپولیس تیم باکیفیتی دارد. شرایط آنها بهتر از همه ی تیم هاست و با تلاش زیاد توانستند خود را بالا بکشند و اختلاف ایجاد کنند. آنها اول فصل خوب نتیجه نگرفتند اما چون شخصیت قهرمانی داشتند، توانستند به شرایط خوب خود برگردند. برانکو به پرسپولیس شخصیت قهرمانی داد. وقتی تیمی به شخصیت خوبی برسد و دارای سیستم شود، کمتر ضربه می خورد. نفراتی که برانکو داشت، شاید اصلا 4، 5 بازیکن را اصلا نمی شناختیم اما ساختار درست کرد و با همان تیم نائب قهرمان آسیا شد. فوتبال ما متاسفانه افراد کار بلد را فراری می دهند. استقلال با استراماچونی چشم نواز بازی می کرد اما مشکلات را دید و رفت. زحمت کشید و کار کرد اما وقتی داشت نتیجه اش را می دید، نتوانست ادامه دهد. حیف است که چنین مربیانی را از دست بدهیم. فوتبال ما با مربیانی مثل برانکو و استراماچونی پیشرفت می کند.